مسعود، مسعود خان، آقای مهندس مسعود خان، مهندس ارشد برق، تو عین سوراخ اول کمربند میمونی، یعنی همیشه هستی، ولی به درد هیچی نمی خوری........خونه رو که من برای دخترم...
مسعود، مسعود خان، آقای مهندس مسعود خان، مهندس ارشد برق، تو عین سوراخ اول کمربند میمونی، یعنی همیشه هستی، ولی به درد هیچی نمی خوری........خونه رو که من برای دخترم...
حاج آقا، باباجون، باباجون،... باباجون.... اسم شما رو یک تریلی نمیکشه..... این همه سفره داری.... این همه دبدبه کبکبه.... بابا...
خب، شاه داماد، قبل جاری شدن خطبه عقد، عرض کنم که، از این به بعد، فراهم کردن، وسایل آرامش و آسایش ماه عروس ،برعهده شخص، شخیص، شماست، ماه عروس، بعد از جاری شدن خطبه عقد، تمکین کامل...
اصلا و ابدا، اصلا وابدا، ببین با مهندس معمار نه، تمام دنیا میدونن، مهندسی معماری یه جور نقاشیه، پسر، تو از خاندان بزرگی هستی، تو از بزرگترین خاندان مهندسی ایرانی، پدر پدر پدربزرگ تو...
بریز تاس رو، جفت چهار، اکهی، اکهی، اکهی، ببین طرف سر خیابون دست کرد پول در بیاره ماستی، شیری چیزی
خیلی دلم لک زده، واقعا دلم لک زده، خیلی خیلی دلم لک زده، برای اینکه یه نفر توی بانک بهم بگه، آقا، آقا، آقا، آقا، خودکار خدمتتون هست؟...
تو چرا دیر میرسی سرقرارهامون؟....چرا همه اسم ها توی گوشیت با یک حرف یا اسم سیب و آلبالو و...
دوست داشتم... خونه خاله منیژه رو دوست داشتم، همیشه تو فریزرش شیشه کوکای نیمه یخ زده داشت، می گرفتم بالا،طرف هوا، ابر تو آسمان...
ببین امید میخوام یه چیزی ازت بخوام...نمیدونم چطور بگم...ببین...ببین....ببین....لطف کن واقعا گلاره نفهمه...
آرایشگاه کجا رفته؟ کجا میدونم خانم دکتر، زمان ما که ملیح خانم بیشتر نبود که،برای یک متخصص قلب خیلی غلیظ آرایش کرده، قبول داری؟ نه حالا اگه متخصص زنان بود اینقدر آرایش می کرد...