اصلا خوف بود، گرگ اکباتان اسمش بود، ده سالگی با علف بزرگ شد، شونزده سالگی رفت رو شیشه، ختم روزگار، کف خیابون، کف، کف خواب، ختم روزگار،اصلا خود جنس بود، هیکلش کلا خود خود خود جنس بود،حالا،یه بار خوابید مرکز ترک اعتیاد آینده زیبا زیرنظر اون دکتره که آلمان فوق تخصص گرفته بود، ده روز بعدش...دوباره شیشه خور شد، بار دوم...