و اما پایان سریال
شبکه نمایش خانگی زخم کاری،افتضاح به پایان رسید،پراز غلط های نگارشی فراوان بود،از خرده غلط ها می گذرم ،اگر مثل پاتال و آرزوهای کوچک(روز سینما را به دخترنازنین و خوش صدا و بازی بلد مرحومه فرشته طائرپور تسلیت می گویم،مطمئن هستم برای ایشان،امروز،معنایی دیگر دارد،معنایی از جنس سنگ قبر و خرما و حلوا و می دانم ،این سنگ قبر چقدر برسینه ای که صدای بلبل می دهد،سنگینی می کند،غزل شاکری بزرگوار،امیدوارم دیگر،کم هیچ بزرگی را نبینید).و در ژانر غیرواقع گرایانه فیلم می سازید،حق کامل دارید تا با دست تماما باز فیلم بسازید اما سینمای واقع گرا ،دست کارگردان را می بندد،خانم های مناطق زعفرانیه و فرمانیه تهران اگر قصد کشتن کسی را بکنند،حتما یک فرد زبده پرزور را به سراغش می فرستند یا از اسلحه بسیار کوچک شاه کش استفاده می کنند،ضربه زدن با چاقو آن هم چندبار!!!اصلا و ابدا درفضای فکری و عملی این طبقه بسیار بسیار ثروتمند نمی گنجد،دوم اینکه در قسمت های قبل ،یک صحنه خودکشی با ماست داشتیم،اما به هیچ عنوان حضور پلیس در بیمارستان را شاهد نبودیم،سوم اینکه،کارکتر مالک بسیار بسیار باهوش نباید کریم را با خودرویی که شاید ،فقط سی دستگاه از آن مدل در تهران باشدبه صحنه قتل می برد بلکه برفرض یک پژو پارس می خرید و با این ماشین پرطرفدار به صحنه جرم می رفت و بعد خودرو را می سوزاند،چهارم اینکه نقش پلیس فقط در توقیف محموله مخدر قوی است و در سایر موارد اصلا پلیسی در کار نیست،این تعداد زیاد قتل و عدم حضور پلیس ناممکن است،مادرمائده حکم چرخ پنجم ماشین درصندوق عقب را دارد .بسیار کمرنگ است بااینکه از گروه سیاهی لشگر نیست ونقش کامل در روندماجراها دارد،اما بازی خوب که نه،شاهکار ناصر ومنصوره و میثم و مالک وهمسرش واقعا ستودنی است.
"|تهران،روز ملی سینما"