سو تفاهم
فیلمی خوش ساخت با کاشت دوربین معرکه است،چون محیط کاربه یک خانه بزرگ فرانسوی دوران اوج اگزیستانسیالیسم (مانند مسافرخانه بارانی آلبرکامو که در آن مادری و خواهری ،به اشتباه ،مردی نازنین که فامیل خونی آنان است را به قتل می رسانند )شباهت کامل دارد،جا برای ریل گذاری و نصب پایه بزرگ کم است اما تمام کارهای فنی خوب انجام شده است.شخصیت کامبیز دیرباز مثل شخصیت سرگرد نعمت جاهد در فیلم سرخپوست است،یعنی دقیقا مخالف تمام کلیشه های همیشگی خود سوپراستار بازی شده است.کامبیز دیرباز فلسفی مآب ،به دور از زنجیرچرخان دور انگشت،بالباسی شبیه نویسندگان و شعرای معاصر است و حتی نحوه سیگار کشیدن او تغییر کرده است.مابقی بازیگران از کلیشه های همیشگی خود،بیرون نزده اند،پژمان جمشیدی پشت سرهم و مسلسل وارحرف می زند.هانیه توسلی آرایش غلیظ دارد وباصدای بلنددرمتن اثرجیغ می کشد،مریلا زارعی هم آرام است و صدای زیبای همیشگی اش را دارد.ای کاش این اثر،یک تله تاتر می شد،کاملا در قالب تله تاترهای عالی بی نظیری مثل «نکراسوف»می گنجد،اما به عنوان فیلم سینمایی هم کشش خوبی دارد و مخاطب را با خود همراه می کند،استاد هانیه توسلی مثل یک بسته چهارتایی باطری دوراسل است،یعنی مرتب بارنگ جیغ لباس و آرایشش و دیالوگ های سینمایی هیجان انگیزش درباره ازدواج،لامپ فیلم را تا آخر روشن نگاه می دارد،کارش عالی است.
"دیده ها و شنیده های مولف این سطور،بهار قرن جدید،تهران"