رییس انجمن مجسمه سازان ایران
گفت:میلیون ها نفر مجسمه ای را که در جایی نصب شده می بینند و تاثیرش می تواند حتی از سینما هم بیشتر باشد.با حرف هایش تمام و کمال موافقم.بخش عمده ای از خواب های من ،اختصاص به محلی «متل مانند» بسیار قدیمی دارد که باشهر کلاردشت ،بیست دقیقه فاصله دارد و پر از مجسمه های عظیم است،از قوری چای گرفته تا رستم دستان....این محیط عجیب ،بریتانیایی مانند،آنچنان تاثیری روی روح من گذاشت که سه دهه است دارم با خودم حملش می کنم و این یعنی مجسمه سازی خیلی،مهم است،از شکل فعلی پارک ملت تهران که ورودی آن پر از مجسمه شده است خیلی راضی ترم تا شکل ده سال پیش آن.چرا اینقدر شخصی به زندگی نگاه می کنم؟ چرا آمار و عدد ارایه نمی دهم که مثلا ده درصد مردم از مجسمه سازی بیزارند؟،قصه همان موشی است که قبلا گفتم،داشت ،غرق می شد و داد می زد جهان را دارد آب می برد،کلاغی گفت:نه ،فقط تو را آب میبرد،و اوگفت:اگر من نباشم می خواهم ،جهان هم نباشد!!!خودخواهی ها گاهی واقع بینانه تر از شرایطی،هستند که در فیلم هایی،مثل«من،پیش از تو»ارایه می شود،فیلمی که آن را می پرستم با این وجود،هر روز زندگیم به من می گوید این جهان سخت تر از آن چیزی است که در فیلم های ژانر کمدی رمانتیک ارایه می شود و من اگر یک معلول ،مولتی میلیاردر بودم هرگز ،اوتانایز نمی کردم در سوییس و لذتش را می بردم ،لذت هر پوند از پولم را...بگذریم،مجسمه مورد علاقه من ،این شکل عجیب ذهنی است که در پایین پارک نیاوران نصب شده است،چند میله انگار درون یک کاموا فرورفته اند.
"سایت های معتبر داخلی ،هالیوود ریپورتر،دی ماه سال جاری ، تهران"