فیلمنامه
را از صد زاویه مختلف می توان تقسیم بندی کرد،حال که بحث فیلم های «خاطرات موتورسیکلت»مطرح شد. یکی از زوایای فیلمنامه نویسی را با هم بررسی می کنیم.فیلمنامه با پیرنگ بسته،پیرنگ برای داستان یا فیلمنامه یا نمایشنامه یاحتی یک نامه اداری برای قطع یک درخت خشک پوک خطرناک به شهرداری منطقه سه تهران، مثل بتن برای ساختمان های پایه بتنی است.
پیرنگ با حالت کاملا بسته:فیلمنامه نویس و کارگردان ،کل نظرخویش را برای بیننده توضیح می دهد و هیچ نقطه مبهمی نمی گذارد.رستگاری در شاوشنگ به کارگردانی فرانک دارابونت ،بهترین نمونه این دسته است.
پیرنگ نیمه باز،جای سوال و فکربه صورت محدود برای مخاطب باز می گذارد اما این فکر را محدود به چند گزینه مشخص می کند،مجموعه سریال شهرزاد،اثر استاد فتحی با نویسندگی استاد فتحی و دکترثمینی بهترین نمونه این نوع فیلمنامه است،خاطرات موتورسیکلت ایرانی در این دسته جای می گیرد و خاطرات موتورسیکلت خارجی دردسته اول می گنجد.
پیرنگ کاملا باز:آن فیلم هایی که مخاطبان به دقت می بینند،مست هم نیستند اما متوجه ته کار نمی شوند و می گویند:آخرش چی شد؟در این دسته قرار می گیرند،فیلم جنایی زودیاک بهترین نمونه این دسته سوم است،کلا معلوم نیست در انتهای اثر چه رخ می دهد و همه درب ها باز است در ذهن مخاطب خاص.
"دایره المعارف های سینمایی ،مثل دایره المعارف آکسفورد،دایره المعارف سینمای نشرساینایا کتب آموزش فیلمنامه نویسی،پاییزنودونه خورشیدی،تهران"