گناهکار
دقیقا در زمانی که کرونا درب بیشتر سینماها را تخته کرده است،دقیقا درزمانی که پول توی جیب مردم نیست،دقیقا درزمانی که امریکا بحرانی ترین روزهای سیاست داخلی خوددرنیم قرن گذشته را می گذراند.کارگردان شهیرسینمای امریکا،آنتوان فوکوآ،کار بسیارپرریسکی کرده است.فیلمی را کلیدزده که فقط پر از ستاره است.ایتن هاووک،پیتراسکارز،دورایلی کیو و جک جیلن هال تنها بخش کوچکی از بازیگران "گناهکار" هستند.
آنتوان فوکوآ،استاد اضطراب آفریدن است،استاد اکشن خلق کردن است.این فیلم ،برمبنای فیلمنامه ای از نیک پیتزولا ساخته می شود و البته کل اثر اقتباسی است از کارگردان بزرگ دانمارکی،«گوستاو مولر».جک جیلن هال اوپراتور مرکز فوریت های پلیسی نهصدویازده است،او می کوشد جان فردی را که فکر می کند واقعا تا چند دقیقه بعد به قتل می رسد ب ادادن بهترین راهنمایی ها و کنارهم گذاشتن قطعات پازلی ذهنی،نجات دهد اما ناگهان در اواسط فیلم می فهمد همه چیز گویا یک بازی طراحی شده است و خودش هم جزیی از این بازی بسیارعظیم است.آنتوان فوکوآ،خیلی باهوش است،صادقانه با متافور،این روزهای امریکا را تصویر کرده است.مجموعه بزرگی از به هم ریختگی های عظیم که ناگهان الگوی رفتاری کرداری مشخص می یابند،اگر نمی خواست این روزهای عجیب امریکا را تصویر کند،واقعا چرا باید چنین ریسکی می کرد؟،چرا؟ او نیمی از ستارگان هالیوود را جمع کرده است درحالیکه فقط و فقط می تواند به پخش اینترنتی دل خوش کند.اینترنت چیست؟یک سری کد که قابلیت شکستن دارند و قطعا عده ای ،فیلمی چنین پرزرق و برق را می گیرند،یک تبلیغ شامپو و ماهی تابه وسطش کار می کنند و دوباره برای خودشان روی ماهواره یا جاهای دیگر،اکران می روند،این سینماست که روح حقیقی یک فیلم را نمایش می دهد چه از بعد مالی و چه از ابعاد دیگر،اما آنتوان فوکوآ،نشان دادکه مرد ریسک های بزرگ است،البته اگر پروژه بنا به هر دلیلی کنسل نشود و تا آخر به انجام برسد،در این ژانر،فیلم های بسیار خوبی داریم،«سیاه وآبی»داستان یک پلیس بانو است که از قضا سیاه پوست است ،او نمی داند درگیر چه ماز پیچیده ای شده است،اما در نهایت سربلند از این جمع پیچیدگی ها بیرون می آید.بازی این پلیس خانم بی نظیر است،اضطراب از صورتش می بارد و درد و زخم روحی بی پناه بودن ،اما در عین حال ،محکم است،با وجود چنین آثاری کار آنتوان فوکوآ خیلی سخت شده است،جهانیان تنوع طلب شده اند و اوبا این جمع بازیگران که مثل تیم بارسلونا است باید کاری جدید و پراز خلاقیت ارایه دهد،این کار از عهده آنتوان فوکوآ خصوصا،اتان هاووک و جک جیلن هال ،برمی آید،اصلا انسان های دست و پا بسته ای نیستند از لحاظ ذهنی و هرکدام مغزهایی مازگونه و پیچیده دارند،اتان هاووک شاید پیش از این،سی فیلم با چنین موضوعی بازی کرده باشد،گاهی پلیس خوب بوده است و گاهی تبه کاری قدرتمند.چیدمان بازیگران این اثر،فوق العاده وفوق تصور است ،اما واقعا تهیه کنندگان اثر ،از کجا می خواهند دراین روزها ،فروش این کار را تضمین کنند؟شایدالبته تبلیغات خودرو ورستوران وغیره به یاری آن ها بیاید ولی باز هم برای این جمع از بازیگران ،کم است...
"نت فیلیکس،پاییز نودونه خورشیدی،تهران"
