شون کانری بزرگ

دیگر صاحب یک فرمانده کامل در بالای بدن خود نبود بلکه سالیان سال زیستن در شرایط پراضطراب یک فوق ستاره چه جلوی دوربین چه در حال عادی زندگی و همچنین ژنتیک ،که بخش اجباری زندگی همه ما را تشکیل می دهد ،سبب زوال عقل این مرد بزرگ شده بود،همسردومش وپسرش این امر را سریع رسانه ای کردند وبا قلم درشت هم رسانه ای کردندتا کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری امریکا ،نتوانتد چیز خاصی را به نفع خودش از درون زندگی شون کانری بیرون بکشد.ادعای پسرخاله بودن بکند یا ادعای قول و قراری نانوشته را بنماید،دو مساله ناراحت کننده از این امر استنباط می شود،اول،آن که حتی اگر به اندازه عجیبی از بودن برسید که حتی از روسای جمهور هم معروف ترباشید وثروتی افسانه ای داشته باشید و همه را با تلاش فراوان خود به دست آورده باشید،طبیعت باز هم همان بازی همیشگی اش را باشما انجام می دهد،طول سالم بودنتان افزایش نمیابد و امتیازی نمی گیرید،یادم می آید:وودی آلن در جایی گفته بود:مزه این غذا که بد است ،ای کاش مقدارش بیشتر بودلااقل!طبیعت هیچ امتیازی نمی دهد و همه را به یک چشم می نگرد،پایان کار شون کانری هم همراه ماه ها فراموشی واذیت وآزار دیدن اطرافیان بود.طبیعت هیچگاه دسته بندی خاصی برای هیچ فرد موفقی قائل نمی شود،خشک است وبایک چشم همه را می بیند،البته چون بحث طبیعت است نمی توانم بگویم بی عدالتی صورت گرفته است ،طبیعت،تنها عنصرعادل این جهان است.دوم آن که:آنقدر از رفتارهای ناگهانی کاندیداهای ریاست جمهوری کشور خویش می ترسند که سریع تراز سریع،نهانی ترین رازهای درون خانواده را افشا می کنند تا ترمز ماجرای هنوز رخ نداده را بکشند،آیا فردی که آنچنان بی اخلاق است که از ترس رفتارهای آتی اش ،هنوز ،اتفاق رخ نداده،ترمز را می کشند ،هنوز ،چیزی نشده،فریاد برمی آورند که پدرما از زوال عقل رنج می برد،که چیزی به پدرشان نچسبد،بی دلیل وبی جهت،در کشوری که دانشگاه جانز هاپکینز وییل وپرینستون و...دارد،در کشوری که کتابخانه کنگره را دارد که ملاک جهانی نگهداری کتب است،دونفر حسابی تر از این دونفر به عمل نمی آمدند که خانواده کانری مجبور نباشد ،سریع و تندتند و نجویده،رازهای درون زندگی خویش را بیرون بریزد؟.فکر کنم قرار بر این بود که سیاستمداران یک سر وگردن از افراد معمولی جامعه بالاتر باشند،در همه نقاط در همه شرایط،در تمامی لحظات،حالا با دسته ای از سیاستمداران روبه رو هستیم که قد اخلاقی شان نصف قد خودمان است.کشتی ای را متصور شوید که ناخدا اولش ،مسافران را درون کابین هدایت بیاورد وبپرسد:ببخشید،شما می توانید ستاره قطبی را برای من پیدا کنید؟.ببخشید شما می دانید معنای این عقربه که به سمت جنوب ایستاده است،چه چیز است؟،حالا باید چه کار کنیم؟،واقعا،حالاباید چه کار کنیم؟