گفتگو با یک کارشناس ارشد علوم انسانی،دبیر بازنشسته .مهرماه نودونه خورشیدی،تهران
سریال دل،از لحاظ بازی ها مخصوصا بازی بدون اغراق و آرام و متین لیلازارع ،فوق العاده بود.از لحاظ فیلمنامه دربرخی نقاط مثل اینکه از کوروش تهامی یک دراکولا نساخت وآسیب های روحی اورا معلول داشتن مادرکم سوادوبی پشتوانه وپدرناتوان بی سواددانست،عالی بود.فیلمنامه اصلا هندی نشده بود بلکه شخصیت مهدی کوشکی واقعا به اصل واقعیت چیزی به نام «بچه پولداربی دلیل»در تهران و کیش و قشم ونقاط لوکس رشت واصفهان ،نزدیک است وکار کایدان ها،عالی درآمده است.اما بایددرپایان فیلم،فرودگاه امام نشان داده می شد و خروج ابدی حامدبهداد و ساره بیات از ایران.هربار دیدن ساره بیات و حامد بهداد برای افسانه بایگان،یک دور ،مردن و زنده شدن است و حال که این اتفاق افتاده باید حتما این دو تن از دید روزانه افسانه بایگان ،خارج شوند که اینطور نشد.بازیگر نقش برادر کوچکتر خانواده سعیدراد مثل این است که برای تیم چلسی ،ووریاغفوری را خریداری کنیم و فیکس هم بازی کند!!!.استاد مجیدمجیدی بازیگران نسل دهه هشتاد خورشیدی ایران را دقیق ،فایل بندی کرده اند،همینطوراست،استاد پوران درخشنده،و نیز سیدجواد هاشمی که نود درصد دواثر،آهوی پیشونی سفید را بااین نسل ،کار کرده است،باید برای این نقش بسیار پررنگ و حساس از بازیگر حرفه ای تمام قدبازی بلد و بلدکارباشد،مهدی قربانی بازیگر بیست و یک روز بعد و اصولا تمام بازیگران کودک و نوجوان این فیلم ،بازیگران عالی هستند و ای کاش برای این نقش مهم از کسی استفاده می شد که بتواند سر قبر خواهرش ،سه جمله عمیق احساسی بگوید یا در دعوا با خواهربزرگترش،ساره بیات،ده جمله غیرتی خون دارجون دار برزبان براندنه کسی که انگار پشت دوربین،روی یک تابلوی بزرگ وایت برد،سه جمله نوشته اند واو،جملات را می خواند.خیلی سعید راد با توجه به یک دعوای سنگین وحشتناک در جوانی برسرناموس محله وشغل تعمیرکاری،در مسنی ،سرپاست و این قطعا از ایرادات گریموراست ،بدن استاد راد که تا پای چوب دار رفته و قبلش ،سه به یک دعوایی در حد قتل انجام داده است در حدیک تکواندوکاربیست ساله سرفرم وقوی است وجین می پوشد وسوار یک ماشین فوق سنگین سخت می شود که راندنش از یک جوان بیست ساله ،انرژی بسیاربالا می برد،بهتربود از مدل های راحت ومدرن شاسی بلند امروزی (باتوجه به قدرت مالی بالای استادراد درفیلم)مثل سانتافه بهره برده می شد،دقیقا مثل استادرایگان در سریال همگناه که خودرویی مناسب توانایی بدنی مسن ها(دل جوان را عشق است اما بدن،فرسوده می شود و همه ما این را می دانیم)استفاده می کردند،از قسمت آخر سریال ،انتظاری بسیار بیشتر داشتم.
"صحبت های شخصی،پاییزسال جاری،تهران،اختیاریه شمالی"