ورنر هرتزوک(دو)
در کشور ژاپن یک رسم طولانی و با قدمت تاریخی طولانی وجود دارد،کسانی که خانواده ندارند و یا خانواده دارند اما برفرض تک فرزند هستند،(تک فرزندی،نوددرصدخانواده های ژاپنی را شامل می شود و از این لحاظ ،متاسفانه کشوری با این سطح از تکنولوژی ،با سرعت زیاد رو به پیر شدن می رود) برای خود ،خانواده اجاره می کنند،یعنی برادر اجاره ای برای خود می خرند.مردم ژاپن عموما ثروتمند هستند زیرا تولید ناخالص داخلی وتولیدناخالص ملی آن ها نسبت به جمعیت،خیلی بالااست و اینگونه خرج ها برایشان پول مهمی نیست.این کار کاملا قانونی است و در فرهنگ ژاپن پذیرفته شده است.ورنر هرتزوگ با شنیدن این خبر،سراز پا نشناخت و بدون هماهنگی های کامل که معمولا یک سال زمان می برد،به ژاپن رفت.اوحتی انقدر پول نداشت که بتواند دستمزد بازیگر فیلم را بدهد،بلکه کاری دیگر کرد.قراردادی نوشت وبازیگر را در سود حاصل ازفروش اثر،سهیم کرد.یک موسسه معتبر فیلمسازی به ورنرهرتزوگ می گوید ورک شاپ خاصی با توجه به طبیعت در کنار رود آمازون برگزار کن،جاییکه پر از موجودات درنده وحشرات گزنده بوده است و هرتزوگ این کارراانجام می دهد،چرا واقعا؟،بخاطر اینکه مرحوم کیارستمی بااین موسسه قبلا کار کرده بود و هرتزوگ آلمانی به خودش می گوید:حتما خیلی موسسه معتبری است که عباس باآن ها کارکرده است.او از دوستان مرحوم کیارستمی بود آنچناکه در جریان مصاحبه با شبکه مستند سیما ،مرتب ،استاد ،را به نام کوچک ،یعنی عباس ،صدا می زد ،برای من،هر چه می گذرد ،کیارستمی بزرگتر می شود در حالی که معمولا وقتی از انسان های بزرگ ،خیلی می خوانم ومی دانم ،آن ها برایم کوچکتر می شوند اما این شامل کیارستمی بزرگ،نمی شود.
"مصاحبه شبکه مستند سیما ساعت نوزده ،جمعه هفته گذشته،بیست ویکم شهریورماه،روز سینما"