داستان ها را شل و ول رها نکنیم
پیشنهادم به بخشی که از موسسه پر و پیمان و میلیاردی اوج کمک نمی گیرند و با اسپانسرجلو می روند این است که قبل از شروع فیلمبرداری،افت شدید اقتصادی طبقه متوسط،بیماری کرونا که لااقل تا آخرامسال با ماست ،همه را بسنجند و اگر دیدند اسپانسرشان زیر هزارمیلیاردتومان است و دلی دلی می کند و می خواهد با ده میلیارد تومان کار کند،مثل عالیجناب با بازی بابک حمیدیان و سحردولتشاهی ،نیم سریال ده قسمتی،پانزده قسمتی ،بیرون بیاورند،یک جایی در مقطع پی.اچ.دی است که اگر اساتید راهنما و مشاورانت ،حرفه ای باشند،سریع می گویند:عزیزجان،دیگر ننویس،در پروپوزال دست ببر و گزینه سوم و چهارم اهدافت را خط بزن ماهم در جلسه بخش می گوییم گزینه سه .چهار پروپوزال دکتری آقای اصغراصغری بسیار زمان بر و پرهزینه بود و با توجه به اینکه کاغذ،بسیار گران شده است و ترم بعد خوابگاه دانشجویان به ایشان تعلق نمی گیرد، رساله را برای پنجم شهریور ماه ،آماده می کند،با استاد خارج از دانشگاه هماهنگ شده ،هشتم شهریور ماه دفاع ایشان است.نیم سریال عالیجناب تمام حرف هایی که می خواست،زد،بازیگران بسیار بالایی داشت که همگی در زمره گرانترین بازیگران حال حاضر هستند اما جمع بندی دقیق کرده بود که با نمی دانم چه مقدار،نهایتا سی میلیارد تومان باید کل کار جمع بشود و تمام.این آرزوهای بلند پروازانه که آقای حسن فتحی داشت و حتی بازیگر نوجوان برای نوجوانی کبیر(من از دهان پدر ایشان که ساکن محله اختیاریه هستند،شنیدم)درنظر گرفته بود در کشوری که اتوبان تهران،شمالش...بی خیال ،خیلی دارم حرص می خورم ،بروم یک دوش بگیرم و ناهار بخورم ،دنیایی که به اعجوبه ای مثل پروفسور پیروی وفا نکرد وبایک ویروس یک هزارم نوک سوزن ،اوراآسمانی کرد،امثال مرا درسته،هو،توتو.
"دیده ها و شنیده های مولف این سطور،کتاب «اقتصاد به زبان ساده»نوشته لس لیوینگستون،جامعه شناسی گیدنز،تابستان نودونه خورشیدی،تهران"
