سریال همگناه
معلوم است،نابغه ای که از زیر شنود تلفنی مثل چیتا فرار می کند،یک ست پلاتین و یاقوت کبود به دختری که دوست دارد هدیه نمی دهد که تمام نقشه هایش بر باد فنا برود.اگر شخصیتی بسیار باهوش در روایت تصویر کردید،حق ندارید احمقانه ترین کار ممکن را برای او بنویسید.برفرض،یک ساعت سوییسی معمولی دو میلیون تومانی به عشقش هدیه می داد،نه کالایی که هم قیمت یک آپارتمان در فرمانیه است!!!.معلوم است فامیل های او به شغلش شک می کنند،در پزشک ها هم فقط متخصصین چند رشته خیلی خاص در حدود پنجاه سالگی با شغل شریف و بدون آزار اجتماع و قانون می توانند چنین چیزی را بخرند به عبارتی یک متخصص بیهوشی ،یک متخصص اطفال ،یک متخصص طب کار،تا آخر عمر هم توانایی خرید نیم ست پلاتین را ندارد،معلوم است جوانی با حدود سی سال سن و فوق دیپلم خودرو ،نمی تواند بدون خلاف این نیم ست را خریداری کند،فیلم های کیایی یک ایراد عمده دارد،مثل قلب پدربزرگ ها می زند یعنی ناگهان آنچنان افت می کند که باید به اورژانس زنگ زد.
"آخرین قسمت سریال همگناه،سه دقیقه ابتدای فیلم ،دوشنبه هفته جاری"