مهدی آذریزدی، سیروس گرجستانی،علی اشرف درویشیان
(علی اشرف درویشیان نویسنده چپ گرای داستان های عموما کوتاه بود.داستان«ندارد»وی یکی ازشاهکارهای داستان کوتاه ایران و جهان است،وی در زمینه فرهنگ عامه هم از بهترین اساتیدایران بود) و صدها بزرگوار دیگر از طبقه پایین و حتی بسیار پایین مالی ایران بودند.آنقدر که ژنتیک روی رفتارانسان تاثیر دارد،فقر و محیط زندگی ،تاثیر ندارد.عموم نمایش فقر در طبقات مختلف مجموعه های نمایش خانگی ایران به قاچاقچی موادمخدر و گرگ و چاقوکش و بزن بهادر خلاصه شده است.صدالبته فقر هم تاثیر دارد ولی در بیشتر دعواهایی که به شخصه دیدم ،فقرا چون می دانند نه آشنای سرهنگ دارند و نه پول دیه دادن،کوتاه آمدند اما ثروتمندان از دیالوگ معروف«میزنم مثل سگ لهش میکنم ،پولش را می دهم»استفاده کرده اند،اتفاقا چون حقوق ایران عاشق دیه و سند ملک و پول است ،در دعواها و لات بازی ها،توپ ثروتمندان پرتر است ،فقرا سرشان را پایین می اندازند و می روند ،متاسفانه مماشات سیستم قضایی با شهردار ثروتمند تهران در پرونده قتل ،دهان نوجوانان ثروتمند را خیلی بد باز کرده است و تا می آیی بگویی :پسرجان،شر نکن،عدل مثال شهردار تهران را می زنند و می گویند:دمش گرم،خوب خورد و خوب چاق شد برای یک چنین روزی ،ایولا،ناموس پرست بود!!!.شهردار تهران که سخت ترین رشته دانشگاهی را در بهترین دانشگاه خوانده است ،جوری گاسیپ ،دست نسل نوجوان ثروتمند ایران داده است که تا می گویی دست روی خواهرت بلند نکن ،می گوید،پولش را دارم!!!کلا جواب نسل جوان ثروتمند ایران این شده است که پولش را دارم !!!بعد شخصیت آرش در فیلم آقای منوچهر هادی انگار استاد فلسفه دانشگاه سوربون است ،جوری دیالوگ می گوید که غیرطبیعی است ،اصلا انگار مال قاره آسیا نیست ،فیلم اجتماعی واقعا با فیلم علمی تخیلی فرق دارد،شخصیت آرش برای یک استاد ذرات بنیادین دانشگاه تهران خوب بود نه برای شخصیتی که صبح تا شب با سنگ برلیان و دلار و یورو سروکار دارند.
برادران کایدان اصلا کلا کوچه را اشتباه آمده اند،جوان و نوجوان این طبقه ،یک شکل دیگر هستند،شخصیت فاراب هم نماینده طبقه بی پول جامعه ایران نیست ،شاید سال پنجاه و دو شمسی ،مرحوم بیک ایمان وردی به این تیپ و کارکتر می خورد اما سال نودونه ،طبقه فقیر جامعه ،کلاهش را چسبیده که باد نبرد!!!سر یک حس یک طرفه نمی رود رییس مافیا را کاردی کند!!!رییس مافیا را ببیند چاکرم ،نوکرم ،معذرت می خواهم ،اشتباه کردم می گوید،رفتار پسر قاچاق کننده گوشی موبایل در "متری شیش و نیم" با نوید محمدزاده را در بازداشتگاه ببینید،که کتک می خورد،فحش می شنود و باز هم به رییس مافیا می گوید ما کوچک شما هستیم ،ترمز دستی این طبقه در واقعیت اجتماع ایران ،کشیده است ،اصلا رو دار و غیرمنطقی نیستند ،اتفاقا چون انسان های رها شده کنار توالت های پارک المهدی تهران را دیده اند،خیلی سربه زیرتراز طبقه ای هستند که در تلویزیون شصت و چهاراینچ سونی ،اراذل بازی ایزل و یک مشت لات ترکیه ای را دیده اند،اصلا جای همه چیز اشتباهی است ،غیرمنطقی است اگر مرحوم تیمسار فلاحی ،مرحوم تیمسار فکوری،مرحوم تیمسار خلعتبری مکرم ،مرحوم تیمسارعباس دوران،مرحوم تیمسارجلیل زندی از گور برمی خاستند،تف در صورت ما نمی انداختند؟(حیف تف این مردان که به صورت مابخورد،تف مردبزرگ هم ،هم قیمت طلاست) آنان واقعا رفتند که ایران به این روز دربیاید؟