ساز ناکوک برخی از همکاران عزیزم
درباب حضور ستارگان در تبلیغات تلویزیونی.اول آن که چه می گویند واقعا مهم است.الناز حبیبی و نویدمحمدزاده در روزهایی که باطری دل همه ما قرمز شده است ،از بزرگترین مفاهیم روانشناسی سخن گفتند و تنها در آخر کلام ،نام کوتاهی از دو کمپانی آوردند،ثانیا مردم به دهان نویدمحمدزاده و الناز حبیبی نگاه می کنند که گل کاشتند و نه مثل من بنده کوچک ،خار و خاشاک.
مردم به دهان موفق های این هستی نگاه می کنند.اما مرحوم جهان پهلوان غلامرضا تختی تبلیغ عسل را رد کردند چون حال آن روزها ،حالی رمانتیک بود.حسین فاطمی اسطوره ایرانیان،غیرقانونی اعدام شده بود و مردم بی نهایت عصبی و ناراحت از وضع آن دوران بودند. جهان پهلوان از اعضای هسته مرکزی حزبی بود که باید به تک تک کارگران ایران وفادار می ماند اما تاکنون ندیدم الناز حبیبی یا نویدمحمدزاده واقعا جناح گیری سفت و محکم سیاسی داشته باشند.آدم سیاست نیستند و وارد این مقوله نمی شوند.کسی که نهال امید می کارد بزرگ است ،و این کاری است که این دوتن کردند،نه چوب اسکی بغل کردند و نه به یک رستوران پنج ستاره رفتند و سفارش سس دادند،خیلی معقول ،بازی برد برد انجام دادند،زیرا بارها گفته ام ،استخوان بندی زندگی یک مربی لیگ برتر یا فوق ستاره سینما یا جراح اعصاب ذاتا پرخرج است.
ما اگر به نهایت خم شدن برسیم ،پژوپارس زیرپایمان را می فروشیم و یک پراید می خریم ولی کسی که روزی صدتا دویست عکس می گیرد،نمی تواند لباس ارزان قیمت بپوشد،از سراتو کمتر،نمی تواند سوار شود چون در عکس ها و رسانه ها زیبا و جذاب ظاهر نمی شود و زیبا و جذاب نبودن ،پایان کار یک بازیگر است.