ایرانشهر تا دوماه دیگر تعطیل است
نه به دلیل شیوع کرونا بلکه به دلیل بی رغبتی گروه های تاتری برای روی صحنه رفتن...
هنر ،منهای بالیوود و چند موردخاص در هالیوود ،مقوله ای است که دولت ها خرج آن می کنندتا کودک نازنین کلاس اولی ،یکی از قصه های مرحوم استاد مهدی آذریزدی را بشنود و ببیند و صدای زنگوله پای بز را نفس بکشد تا بفهمد،دروغ ،انسان را سیاه می کند ،تباه می کند و نیستی به بار می آورد.
هنر منهای موارد بسیار کم و خاص ،مثل پتروشیمی یا صنایع فولاد نیست که دخلش ،از خرجش بیشتر باشد.معمولا دخل هنر کمتر از خرج آن است.یک بازیگر تاتر برای یک هفته روی صحنه رفتن ،سه ماه تمرین نیاز دارد ،در این سه ماه ،بچه هایش مدادرنگی می خواهند،خانه اش ،مرغ برای خوراک نیاز دارد و باید تامین باشد.دولت ما خاموش شده است.یعنی نصف اصلی نیازهای زیستی یک انسان را فراموش کرده است.چند اعجوبه در زندگیم دیده باشم که پدر،باتهدید محرومیت از ارث آن ها را به سمت دندانپزشکی خواندن سوق داده و از تاتر بیرون کشیده است،کافی است؟تا الان یازده نفر را دیده ام،وقتی معلم انشا به پدری می گوید پسرتان در هنر استعداد دارد،پدر واکنشی نشان می دهد،سه برابر تند تر از اینکه به پدری بگویند ،پسرت سرطان خون دارد.
خانواده های ایرانی از هنر می ترسند.آن فرزند ،بالاخره به ضرب و زور کلاغ صورتی و وزغ پیر،دندانپزشکی واحد فلان آباد را می آورد.تمام مدت ترم زیر کتاب های درسی اش ،کاری از شکسپییر و محمدچرمشیر است.پدرش ،دوستانی دارد،دوستانی محکم که با هدیه گرفتن یک ساعت تیسوت ،یک یونیت زیبا با ال.ای.دی بیست و چهار اینچ ساخت ترکیه ،که مرتب درخت و کوه و لبخند زیباترین دندان های جهان را نشان می دهد،جلوی چشم بیماران می آورد و به آنان نوید روزهای بهتری را می دهد.اما آن روزهای بهتر در انتظار آن دندانپزشک نیست.کولیوس را یک ماه سوار میشوید برایتان چندان فرقی با پژو دویست و هفت ندارد.آدم ها به دل زنده اند.دل وقتی شاد است که بعد از یک روز کاری زیر دوش می روید ،دردهایتان کم شود.وگرنه مسابقه چه کسی بنز دارد چه کسی ال نود دارد ،تا ابد جریان دارد. با تاتر دیدن ،با دیدن تراژدی عظیم «ای دزد مونا ،آن دستمالی را که به تو داده بوده ام چه کردی؟»با نفس کشیدن اتللو می آموزیم ،داس را زمین بگذاریم ،یک روز کامل فکر کنیم ،با یک روانشناس حرف بزنیم ،بعد ببینیم با خودمان و این دنیا چند چندیم؟اگر خرج هنر نکنید،خرج دستبند وپابند و میل گرد می کنید،این ردخور ندارد،اینکه هنرمندان که عاشقند مثل تمام بلبل های این دنیا ،بگویند جلو نمی آییم ،یعنی تمام کفتارها و روباه ها تا لب تخت خوابمان جلو آمده اند ،فقط ما نمی بینیم،هنرمند قانع است ،من تا به حال هنرمند زیاده خواه ندیده ام ،خدا فقط می داند ،دیدن ماجرای غم ناک اتللو تا به حال جان چند زن را از مرگ حتمی نجات داده است،شکسپییر یک مجسمه کوچک نیست که از شهر کتاب بخریم و بگذاریم روی تلویزیون یا پیانو یا کتابخانه خانه مان،شکسپییر روی خوب این دنیاست.
"سینماپرس"