خروج
که در سال نود و هشت از حاج ابراهیم،بیرون آمد،صد برابر ضعیف تر از به وقت شام بود.گروهی از کشاورزان که به اشتباه،آب شور در زمین هایشان ،رها شده است،پس از آن که حرفشان به گوش هیچ مقام محلی نمی رسد،با تراکتور،راهی دیدن رییس جمهور در تهران می شوند!!!یعنی همین اول کاری و در ابتدای فیلم کت و کول وسترن اسپاگتی و کل بالیوود را از پشت می بندند!!!.دوتا پژو درست و حسابی در این محله نیست که با تراکتور به سمت تهران،راه نیافتند،البته به منتقدان سیم متصل بگویی،می گویند:تراکتور بوی خاک می دهد و زمین و...آدم روی زمین سفت فوتبال بازی می کند،اگر می خواهد،فوتبال بازی کند ،اگر بروی و روی ترامپولین ،توپ بازی کنی،دیگر اسمش واقعا فوتبال نیست،اما حاج ابراهیم،پشت میکروفون عر خواهد زد و قهر خواهد کرد که یک عمر کار هنری کرده است اما هیچکس عمق هنر او را درک نکرده است،حیف که شخصیت محبوب زندگیم تاج بانو پانته آپناهی ها در این اثر،بازی کرده اند،وگرنه تاصبح ،می نوشتم و تک تک ایرادات گل درشت این کار آبکی را که نه وسترن است ،نه به پای تنگسیر با بازی وثوقی می رسد نه یک فیلم روستایی مذهبی خوش ساخت مثل یک تکه نان است ،و نه هیچ چیز دیگر را در می آوردم،اما در خانه اگر کس است ،یک حرف ،بس است.