نقد سریال شهرزاد؛فصل سوم؛قسمت سیزدهم
دوشنبه, ۲۴ ارديبهشت ۱۳۹۷، ۰۶:۳۲ ب.ظ
صابر عبدلی در کنار فرهاد دماوندی قرار گرفت،این چرخش زیبا،بازی سرنوشت را می ماند.صابر و فرهاد ،حالا مانند هم هستند با تمام اختلاف هایی که در نوشتن کارکتر این دو نفر است،فرهاد،فردی تحصیلکرده از طبقه متوسط و منورالفکر،و صابر،کسی که با تمام این گزاره ها هزار فرسخ فاصله دارد،درد مشترک،این دو را کنار هم نشانده است.
باسلام.بانظرتون مخالفم
فرهادهم مثل شهرزاد مدام ازدم از آزادی میزد
کارهای فرهادبرام مضحک واعصاب خوردکن بود.اونقدحرص میخوردم که مامان حسابی دعوام میکرد.مدتی هم تحریم سریال شدم.
یکی از صحنه هایی که بشدت عصبیم کرده بود.اتحاد بچگانه ومسخره فرهادوصابروشیرین بود.دلیل آوردم براخودم که شیرین بخاطرانتقام بابت طلاق غیابیش وجلوگیری از چپاول ثروت نحس پدرش داره خفتهاروتحمل میکنه.فرهادهم که ماشالله همه عالم وآدمومقصرمی دونست وانتقامش مشخص بود.حالااین وسط صابرعبدلی چی میگفت که ته سرپیازبودونه ته پیاز.فرهادبه چه خفتی افتاده بودکه بادخترصاحب قدرت وثروت ویه میوه فروش که حتی دربارش تحقیق هم نکرده بود٬پیمان انتقام از قباد بسته بودن
عجب بابا.
بیشترجنبه فانتزی داشت تا واقعیت
براهمین تواکثرنقدهای مخاطبان میخوندم.فرهاد بچه بودوکارهاش نسنجیده
.حتی یکی از مخاطبان گفته بود.فرهادپشمک.
درحالیکه نویسندگان وکارگردان بشدت اصرارداشتن فرهادرومثل شهرزادکاملا مثبت ودوراز خشنونت نشون بدن.