چرا زنده ایم؟
این متن را با کمک آقای زرگری مرندی نوشتم.بیشتر ما در تهران،کرج،مشهد،زندگی می کنیم.اگر سری به تمامی آمارهای موجود بزنید ،میبینید که با اختلاف زیاد شهرهای شمال اروپا،مثلا وین،بهترین مکان برای زندگی هستند و بعد شهرهای نیوزلند،استرالیا و ژاپن .حالا،آمار خودکشی را در نظر بگیرید،بازهم شهرهای شمال اروپا و ژاپن در صدر هستند.ما در ابتدا یک نژاد دیگر که بسیار بلندقدتر از ما بود یعنی نیوآندرتال ها را شکست دادیم تا زنده بمانیم یعنی یک سری فاکتور جنگیدن در درون تک تک ماهست که کمک می کند زنده بمانیم ،حالا اگر فرد،بینهایت تنها و بینهایت مرفه شود یعنی برفرض در سوییس ،دوستی مرد با مرد ،هیچ معنایی ندارد،در سوییس دولت مانند یک درب ضدسرقت از شما محافظت می کند،تمام فاکتورهای من باید برای بقا بجنگم ،خاموش می شود،شهر تامیلا معروف به شهر خودکشی است در فنلاند،همانگونه که در فیلم "در دنیای تو ساعت چند است" بابازی علی مصفا به آن اشاره می شود،در شهر تامیلا به علت هرگونه عدم اختلاف بین "دولت و ملت" و "ملت و ملت" و "ملت وطبیعت" تمام فاکتورهای من باید زنده بمانم ،در وجود انسان ها،خاموش شده است ،نمیجنگند برای زنده ماندن که هیچ ،برعکسش عمل می کنند.
ظالم کیست ؟
مردی که به خاطر نانی که به خانه می برد همسر و فرزندانش را برده و مرید خود می خواهد ظالم است.
مادری که بدلیل زائیدن فرزند ، او را مطیع نفس خود می خواهد ظالم است.
زنی که برای تمکین جنسی ، از شوهر حق حساب می خواهد ظالم است.
فرزندی که از عاطفه والدین سوء استفاده می کند و آنها را غارت می کند ظالم است.
دختر یا پسر جوانی که از جنس مخالف دلبری و سوء استفاده می کند ظالم است.
و اینها بنیادهای اولیه ظلم بشر است..
از کتاب "اخلاق عرفانی"
استاد علی اکبر خانجانی