داستان کوتاه؛پزشکی قانونی
يكشنبه, ۱۲ شهریور ۱۳۹۶، ۱۲:۳۳ ق.ظ
دیروز با دو تا سرگرد آگاهی و پنج تا ستفان و ده تا سرباز ریختیم تو یه خونه ویلایی، سه نفررو بازداشت کردند، یکیشون دکتری شیمی از ارمنستان داشت!!!!!! فکرشو بکن !!!!!! چهار تا رزیدنت پزشکی قانونی وهفده تا پلیس ریختیم تو یه خونه ویلایی!!! بعد حالا!!! ببین... خونه هه یه آزمایشگاه پونصد مترمربعی بود مجهزتر از آزمایشگاه دانشکده علوم دانشگاه خوارزمی تو دروازه دولت!!!!!!!! یا خدا!!!!! ببین ابزار سنجش وزن زیمنس اصل اصل آلمان داشتند، نه تحت لیسانس زیمنس، اصل، اصل، اصل، بعد حالا اسم این آزمایشگاهه چی باشه خوبه؟ یه حدسی بزن هادی، جان من، جان من،....، آشپزخونه بی بی... به جان خودم...
نویسنده:
همایون نوری پناه
ویراستار:
محسن اکبرزاده
۹۶/۰۶/۱۲