داستان کوتاه؛چقدر عجیب است
پنجشنبه, ۹ شهریور ۱۳۹۶، ۰۲:۳۵ ب.ظ
ببین من متولد نوزده مهر هزاروسیصد وشصت وپنج هستم، عدل، عدل، عدل، روز جهانی بهداشت روان... یعنی نه روز جهانی مادر، نه روز جهانی پزشک، نه روز جهانی مبارزه با مواد مخدر، نه روز جهانی مبارزه با تبعیض جنسیتی، نه روز جهانی موزه ها، نه روز جهانی حافظ، نه روز جهانی سعدی، نه روز جهانی مبارزه با دخانیات، عدل، عدل، عدل، روز جهانی بهداشت روان، این بازو مکانیکی ها بودند هزار تومان می دادیم شهربازی ژتون می خریدیم، همیشه یه عروسک درشت داشت قد خرس، بعد عروسک مار، بعد ماشین، بعد گل سر، بعد یه چیز بی ربط مثلا پاستیل، آقا، ما تا دست میذاشتیم رو دکمه سبزه، زارت می رفت اون چیز بی ربطه رو بر می داشت میداد بهمون، یک بار نشد عروسکی، ماشینی، چیزی بابا آخه...
نویسنده:
همایون نوری پناه
ویراستار:
محسن اکبرزاده
۹۶/۰۶/۰۹