داستان کوتاه؛ پسر
پنجشنبه, ۱۱ خرداد ۱۳۹۶، ۰۹:۱۸ ب.ظ
بوی پدرمو میده، کت عمو جان،عزیزم ،عزیزم،عزیزم،جان،جان؟؟؟,دوهکتار تو لواسان و فشم رو فروختم صد میلیون تومان، نه عزیزم غلط آمار داده دومیلیارد تومان چیه؟ چه خبره؟؟؟ فقط کیش و مشهد وشیراز وتهران زمین متری ده میلیون تومان هست، نه، به خاک پدرم نه، مارکش پییرگاردین ،...جان،عمو،عمو،عمو،این کت عمو.....حسین جمع کن بساطتتو بابا بو پدرمو میده ،بو پدرمو میده،خفه کردی مارو هشت ساله،بعد هشت سال بوی پدرت تموم نشد؟....بگو کت شلوار فرانسویه می خوامش بردار ببر دیگه، زمینا رو که کندی اینم بزن تنگش ،حجم شکمت پر شه راحت بشیم ما...
نویسنده:
همایون نوری پناه
ویراستار:
محسن اکبرزاده
۹۶/۰۳/۱۱