داستان کوتاه؛ در و دیوار
نیما تا فوق تخصص جراحی قلب درس خوندیم ولی به خاک پدرم، این جمله هایی که رو در و دیوار توالت بیمارستان امیراعلم می نویسن خیلی بیشتر به درد زندگی آدم میخوره تا طب داخلی واشنگتن، این دنیا زمین بازی پولدارهاست، اونایی که بیمارستان فوق تخصصی خصوصی تو جزیره کیش میرن برا جراحی پلاستیک، داداشی که نشستی سر موال، من وتو به دنیا اومدیم که استادیوم خالی نباشه موقع فیلمبرداری، عجب جمله ای بود، سه بار برا استخدام بیمارستان بالاشهر رفتم ،دوبار با کروات یک بار یقه بسته با ریش ،یک بار گفتند معدل دوره عمومیت زیر نوزده هست، یک بار گفتند تخصصت رو دانشگاه شهرستان گرفتی، یکبار گفتند فوق تخصصت رو از دانشگاه غیر امریکایی گرفتی کل دکترهای ما تحصیلکرده آمریکا هستند، همش داریم فحشش میدیم بعد دکترهای بیمارستانه ویزیت فوق تخصص شصت تومنی رو صدتومن میگیره چون رو مهرش نوشته آمریکا،حالا نیما کجا بوده؟ جانز هاپکینز؟ نه،کورنل ؟نه،یوتا،طرف دانشگاه یوتا بوده بعد صد تومن ویزیت میگیره ما ،هی امتحان بورد بده هی امتحان این بده اون بده آخرش بهمون میگن تحصیلکرده شهرستانی،به عمد نیما توالت پزشک ها نمیرم،میرم توالت اورژانس که جمله های روی دیوار رو بخونم....
نویسنده:
همایون نوری پناه
ویراستار:
محسن اکبرزاده