داستان کوتاه؛ روح
پنجشنبه, ۲۱ ارديبهشت ۱۳۹۶، ۰۹:۵۲ ق.ظ
روح تو برای من ارزشمند تر از اونکه بگذارم خستگی های عادی من، تو رو هم در بر بگیره، به هرچیزی که دست میزدم برای دوره طولانی، نابود می شد، نفیسه، من قدرت زیادی در استفاده از لغات ندارم اما هنوز به تشکیل خانواده با تو فکر می کنم،خانواده ای که در دشواری های گذشته گیر نکرده باشه، دوست دار تو، همایون....
نویسنده:
همایون نوری پناه
ویراستار:
محسن اکبرزاده
۹۶/۰۲/۲۱