تحلیل فیلم سینمایی آلزایمر با بازی مهتاب کرامتی و مهدی هاشمی
جمعه, ۱۸ فروردين ۱۳۹۶، ۱۲:۰۱ ق.ظ
سالهاست کافکا، کامو، ساعدی و دیگران از حل شدن انسان سخن می گویند، انسان در آثار یونسکو، کرگدن، ساعدی، گاو، کافکا، سوسک، شده است، امیرقاسم تبدیل به چیزی غیر از خودش شده است، ابن عربی می گوید قوه خیال گاهی کذبی برای ذهن دیگران می سازد ، درست مانند ساحران که با طناب، شبیه اژدها را ساختند، امیر قاسم یک فرد نمادین است، دلالت اسم آلزایمر در حقیقت دلالت بر امیر قاسم ندارد، امیرقاسم، بلاتشبیه مانند انبیاست، او آمده تا دیگران را از آلزایمر بیدار کند، شخصیت های اثر،آنچنان عاشق سهم ارث یا پول شده اند که از حالت انسان خارج شده اند به غیر از آسیه، آسیه با بازی مهتاب کرامتی تنها انسانی است که انسان باقی مانده است و در نهایت تاثیر اصلی از امیرقاسم خیالی را او می گیرد، لوازم شعبده بازی امیرقاسم را او به عنوان یادگار نگاه می دارد، اوست که بعد از رفتن امیرقاسم خیالی،با وسایل شعبده، کودکان را می خنداند و رسالت امیرقاسم به عنوان روح انسانی را پی می گیرد، انسان، خلاصه در روح انسانی است و این امری است که مهدی هاشمی در نقش امیرقاسم خیالی به خوبی آن را درک کرده است...
نویسنده:
همایون نوری پناه
ویراستار:
محسن اکبرزاده