داستان کوتاه؛ زاویه
شنبه, ۵ فروردين ۱۳۹۶، ۰۹:۱۶ ب.ظ
بین عزیزم، سارا جان...نگاهت رو درست کن،نه من زاویه داشتم با زندگی، متوجهی؟...نه سارا جان،پژو اصلا مساله جدایی ما نبود یعنی مساله اصلی جدایی ما بی ماشینی نبود...این شش ماهی که رفتم دکتر،کامل فهمیدم ما زاویه مون با زندگی اشتباه بود، ما زاویه هامون اشتباه بود، نه سارا ببین...سارا ببین...زاویه ما اشتباه بود...زاویه نگاهمون به زندگی اشتباه بود...ما زاویه بدی داشتیم، نه قطع نکن...سارا جان ما زاویه بدی داشتیم...کلا ما تو بد زاویه ای ایستادیم، زندگی رو تو بد زاویه ای دیدیم...ما زاویهههه...الو؟
الو؟....
نویسنده:
همایون نوری پناه
ویراستار:
محسن اکبرزاده
۹۶/۰۱/۰۵