آیا ادبیات فارسی و ادبیات روسی قدرت زایش خود را از دست داده اند؟
جمعه, ۴ فروردين ۱۳۹۶، ۰۹:۴۰ ق.ظ
از بنده پیاده،سوال کردند که چرا نسل طلایی هوشنگ گلشیری،بهرام صادقی در رمان و نسل زمردین،سهراب سپهری،اخوان ثالث در شعر و نسل الماس گون آنتوان چخوف،مییرهولد در درام ،دیگر تکرار نمی شود؟...حالا سوال را با سوال پاسخ میدهم...چرا نسل طلایی هانری پوانکاره در ریاضی محض و آلبرت انیشتین و مادام کوری و پییر کوری در فیزیک ذرات بنیادین تکرار نمی شود؟...آیا ویتالی لازارویچ گینزبرگ در فیزیک دست کمی از اینشتین دارد؟...آیا افشین منتخب یا پروفسور گلستانیان در فیزیک کم اطلاع تر از پییر کوری هستند؟,آیا گریگوری یا عین الله پاشا در ریاضیات کمتر از هانری پوانکاره هستند؟,معلوم است که نه....با وجود تلگرام و فیس بوک و وجود حداقل صد دانشگاه فقط و فقط در شهر تهران،آنچنان ادبیات و هنر و علم ،پخش شده است که دیگر اصولا ابرافسانه هایی مانند آنتوان چخوف و آلبرت انیشتین ظهور پیدا نمی کنند بلکه اسم بزرگ و بلند آنتوان چخوف میان ده نویسنده و نام بزرگ آلبرت انیشتین میان صد فیزیکدان توزیع می شود،نگاه کنید،بخشی از پیچیده ترین علم تجربی یعنی زایایی سلول های بنیادی در شهر یزد متمرکز است و بخش دیگر علم پیچیده زیست شناسی در دانشگاه ارجیس ترکیه و بخش دیگر در دانشگاه مسکو....ادبیات هم.....دست آنچنان پخش شده است که دیگر حتی ایالات متحده آمریکا ،مانند دوره جنگ سرد،خود را ابرقدرت نمی داند بلکه کاملا پذیرفته است که بخش اعظم قدرت در دست چین و هند و برزیل و ژاپن و ایران و روسیه و هلند و فرانسه و آفریقای جنوبی است،در حقیقت این مقوله خصلت جهان متکثر است نه عیب است و نه حسن،هست که هست....
نویسنده:
همایون نوری پناه
ویراستار:
محسن اکبرزاده
۹۶/۰۱/۰۴