ویژه نامه فوت مرحوم دکتر افشین یدالهی
چهارشنبه, ۲۵ اسفند ۱۳۹۵، ۰۶:۴۰ ب.ظ
اگر یک حادثه در طول تاریخ،یک یا دو بار اتفاق بیافتد، می توانیم بگوییم دست اقبال شوم در میان است، اما چندین مورد را دیگر نمی توان به حساب تقدیر نهاد.بهرام صادقی،آنتوان چخوف،غلامحسین ساعدی و افشین یدالهی مربوط به کشورهای مختلف و زمان های متفاوت بودند اما همگی پزشک ادیب بودند،هیچ کدام به دوران سالخوردگی نرسیدند و در میان سالی به دیار باقی شتافتند.فشار زیاد تمرکز بر روان انسان ها از بن وجود ،پزشک نویسندگان را فرسوده می کند. در آثار چخوف، شخصیت های افسرده فراوان است،مخصوصا شخصیت اول نمایشنامه دایی وانیا،سیاهی از قلم ساعدی می چکد،کمتر کسی است که بتواند ده صفحه اول کتاب عزاداران بییل را بخواند ،در کار معروف بهرام صادقی"ملکوت"شاهد حضور ابلیس در جسم یک پزشک هستیم و اشعار افشین یدالهی آنچنان افسرده است که گویی تمامی عشق ها فرجامی جز شکست ندارند،یدالهی اصولا شاعر شکست هاست،او مرز میان عقل و جنون و کفر و ایمان را بسیار باریک می بیند ،دقیق مانند بهرام صادقی که مرز میان پزشک دوست داشتنی و بسیار محبوب شهر با ابلیسی شریر را باریک تر از مو می داند،سردرگمی از کار ویژه های همیشگی اشعار یدالهی است ،دقیقا مانند باغ آلبالو چخوف که تمام شخصیت ها به غایت سردرگم و گیج هستند،مردم در شعر یدالهی جایگاه ویژه دارند مانند گاو نوشته غلامحسین ساعدی که ریز و موشکافانه زیر وبم روان تمام شخصیت ها را می شکافد،تمامی این فشارها روح و جسم ادیب پزشک را خسته می کند و پیش از موعد او را به پایان می رساند....
نویسنده:
همایون نوری پناه
ویراستار:
محسن اکبرزاده
۹۵/۱۲/۲۵