و اما عمق زیبای چشم ها
جمعه, ۲۰ اسفند ۱۳۹۵، ۰۵:۱۱ ب.ظ
وقتی چشم ها را شناختید، باید بدانید که تنها وصف ظاهر و بدنه چشم را دریافتید....اما چشم ها...چه حالی دارند چشم ها... می شود درباره برخی از چشم ها به تنهایی یک رمان دو جلدی نوشت، دریا را ماند برخی از چشم ها و صحرایی پر از لاله که می رقصند در باد و پریوشانی که افسانه ها می سازند و گمراه می کنند دلاور ترین ناخدایان را در تیره ترین شب های اقیانوس...نازنین بانو، چشمانت ابر را ماند، چشمانت ابر گیلانی است،می باری ای زیباترین، کاش لنگری داشتم و قایقی و پارویی و می ماندم در عمق چشمانت...و تو...کسی بودی که از لغت خاموشی بیزار بودی، می گفتی برو چراغ را راحت کن، خاموشی حتی در خواب هم به سراغ نگاهت نمی آمد....اینگونه....و از اینگونه...
نویسنده:
همایون نوری پناه
ویراستار:
محسن اکبرزاده
۹۵/۱۲/۲۰